Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام جم آنلاین»
2024-05-03@18:30:18 GMT

رمزگشایی ازجعبه سیاه چهره‌ها

تاریخ انتشار: ۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۷۲۸۸۳

رمزگشایی ازجعبه سیاه چهره‌ها

  درواقع به عنوان یک برنامه شاخص وبه نوعی برند آن شبکه تلویزیونی مطرح شود. در این راستا سازندگان برنامه‌های تلویزیونی به ویژه افرادی که درمقام کارگردان،تهیه‌کننده و نویسنده به دنبال تولید یک برنامه برند می‌روند با رعایت همه موازین برنامه‌سازی در تلویزیون سعی می‌کنند بخش‌های جذابی‌ که متفاوت و متنوع باشد را در برنامه‌های تولیدی خود بگنجانند تا بیشترین مخاطب را برای اثر داشته باشند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به همین منظور تلاش می‌کنند که بایک نوآوری بدیع، فضاهایی را دربرنامه ایجاد کنند که برای بیننده تلویزیونی کاملا تازه و بی‌نظیر باشد. ‌جعبه سیاه‌ از این دست برنامه‌هاست؛ برنامه‌ای گفت وگو‌محور که با فضایی طنز و ارائه یک سبک زندگی جدید همراه است. شاید «‌جعبه سیاه» شبکه افق سیما در نگاه اول به مانند دیگر برنامه‌های گفت وگو‌محور تلویزیونی باشد اما روایت‌های آدم‌ها و مهمانان برنامه و نوع همکلامی و همراهی مجری به گونه‌ای پیش می‌رود که مخاطب تلویزیون، خود را کاملا با روایتگر برنامه همراه می‌بیند. پاسخ‌های مهمانان هم به مثابه یک فضای صرفا گفت وگوی تلویزیونی نیست و نوع جدیدی از پرسش و پاسخ که در قالب یک فضای خودمانی و صمیمی شکل می‌گیرد برای مخاطب نشاط آور و با حال و هوای طنز رقم می‌زند و خسته‌کننده نیست. در واقع برنامه ‌جعبه سیاه‌ به دنبال یک گفت وگوی تلویزیونی بی‌پرده و کاملا نزدیک به زندگی خصوصی شخصیت‌ها و چهره‌های معروف رسانه‌ای، هنری، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ورزشی‌ و ... است، اما نه خشک و بی روح، بلکه روایت همه آن افرادی که به میهمانی‌ جعبه سیاه‌ می‌آیند با حال و هوایی پر از انرژی، نشاط، طنز و بیشتر با فضای زندگی اجتماعی، کاری و خانوادگی‌شان گره خورده می‌شود و نیز موضوعات پیرامونی که تاکنون جایی مطرح نکرده‌اند و به روایتی که هرگز رسانه‌ای نشده است، می‌پردازند.به هر حال ‌جعبه سیاه‌ شبکه افق سیما میعادگاهی برای یک گفت وگوی تلویزیونی بدون پرده، صادقانه و طنز است که لذت جذابیت حرف‌های ناگفته میهمانان این برنامه آن را شاخص و جذاب کرده است و همین امر باعث شده‌ که هم برای مخاطبان و هم برای مهمانان به عنوان یک ایده تازه تلویزیونی تلقی شود. درباره این برنامه با محمد هادی خفاجی، کارگردان اثر گفت‌وگویی داشتیم.
 
نمایش سبک زندگی جدید و سرگرمی 
محمد هادی خفاجی، کارگردان تلویزیونی برنامه‌ جعبه سیاه‌ شبکه افق سیما ضمن تشریح اهداف تولید این برنامه به خبرنگار «جام‌جم» گفت : ‌جعبه سیاه‌ در ۵۲ قسمت تولید شده است و هدف از تولید آن سرگرمی و سبک زندگی است و افرادی به این برنامه دعوت می‌شوند که از چهره‌های معروف سیاسی، اجتماعی، ورزشی، رسانه‌ای، مقام دولتی، نمایندگان مجلس و از افراد مقبول و خوشنام جامعه‌اند که دارای حاشیه‌های مثبت و خوب هستند و یک گفت وگوی طنز دو نفره با آنها انجام می‌شود که با توجه به این‌که حال و هوای طنز دارد سعی کرده‌ایم که در آن رعایت اخلاق را بکنیم و همچنین به سبک زندگی تربیتی هم بپردازیم که برای مخاطبان این برنامه و هم خود میهمانان ‌مفید باشد.‌ جعبه سیاه‌ در واقع برنامه‌ای است با آیتم‌های شاد و طنز که سرگذشت زندگی میهمانان برنامه را به نوعی روایت می‌کند و همین امر باعث جذابیت این برنامه شده است.
 
روایت فی‌البداهه از اتفاقات زندگی 
وی می‌افزاید: یک بخش ویژه‌ای را در برنامه جعبه سیاه داریم که میهمانان که از چهره‌های معروف و مشهور ورزشی، فرهنگی، اجتماعی، هنری، مذهبی، رسانه‌ای و...‌هستند روایت خاص زندگی اجتماعی خود را مطرح کرده و مجری برنامه بلافاصله در آن مورد و آن موضوع خاص در خصوص آن چهره راستی‌آزمایی می‌کند و با ارتباط تلفنی با افرادی که آن مورد را تایید‌ یا تکذیب می‌کنند فی‌البداهه به صحبت می‌پردازد که از بخش‌های جذاب جعبه سیاه ‌است .
 
راز جعبه سیاه 
خفاجی در خصوص نام برنامه هم می‌گوید : جعبه سیاه، یک مخزنی از اطلاعات هست که در شرایط خاصی به دنبال رمز‌گشایی از آن می‌روند تا از آن کسب اطلاعات کنند و هر آدمی اصولا یک جعبه سیاه اطلاعات درون خودش دارد؛ حرف‌های ناگفته دارد، خاطرات بیان نشده دارد که به راحتی آن را روایت نمی‌کند و لذا هدف ما هم از این نامگذاری این بود که حتی‌الامکان آن اطلاعات ناگفته آدم‌ها را استخراج و به مخاطبان عرضه کنیم و این رمز‌گشایی اطلاعات به واسطه گفت وگوی صمیمی این برنامه شکل گرفت و تلاش شده با فضای صمیمی و خودمانی که بین مجری و میهمانان شکل می‌گیرد در واقع‌ جعبه سیاه‌ آدم‌ها هم بازخوانی شود و ناگفته‌هایی که تاحالا در هیچ جا بیان نکرده‌اند، در برنامه ‌جعبه سیاه‌ به راحتی بیان کنند و منظور از جعبه، بیان خاطراتی است که در ذهن بشر در داخل جعبه است و در موقعیت‌های ویژه به سراغش می‌رود و ما به میهمانانی که به برنامه‌ جعبه سیاه‌ دعوت می‌شوند اعلام کرده‌ایم که نیاز به گفتاری از شما داریم که تا حالا در هیچ برنامه تلویزیونی بیان نکرده‌اید و در واقع راز جعبه سیاه شما را می‌خواهیم بازخوانی کنیم که این همکاری بین برنامه و آنها به خوبی شکل گرفت. درواقع به این برنامه اعتماد کردند و پی بردند که از حرف‌های ناگفته آنها سوء‌استفاده نمی‌شود و همین امر موجب شد که به راحتی حرف‌های دلی خودشان را بزنند و در واقع آن‌چیزی که ما به دنبال‌اش بودیم با‌ جعبه سیاه‌، که نام برنامه شد، به هدف‌مان رسیدیم.‌همین امر هم باعث شد که در فضای مجازی مخاطبان زیادی داشته باشیم به طوری که ویدئوهای ما به هفتصد هزار بازدید هم رسید. به این ترتیب جعبه سیاه آدم‌های مشهور و معروف را رمز‌گشایی کرده و آنها را برای مخاطبان باز کردیم که همین امر موجب جذاب‌شدن برنامه جعبه‌سیاه در بین مخاطبان شده است.

صمیمیت با جعبه‌سیاه 
کارگردان برنامه مطرح می‌کند: ایجاد فضای صمیمی و خودمانی برای آماده‌کردن مهمانان برنامه جهت ضبط که معمولا چند ساعتی به طول می‌انجامید موجب می‌شد که مهمان دعوت‌شده فضا و دکور برنامه را بخشی از زندگی خصوصی خود تلقی کند و به‌راحتی حرف‌های ناگفته‌اش را در برنامه بزند و در کل از ۵ ــ ۴ ساعت ضبط گفت‌وگو با مهمان برنامه، بهترین و جذاب‌ترین بخش‌ها را انتخاب نهایی و برای پخش آماده می‌کردیم.‌
 
۲ فصل از برنامه جعبه‌سیاه
به گفته کارگردان، با توجه به استقبال مخاطبان تاکنون‌ برای فصل اول جعبه‌سیاه ۲۶ برنامه و برای فصل دوم نیز ۲۶ برنامه تولید شده است. وی ادامه می‌دهد: برنامه‌ریزی به گونه‌ای بود که هفته‌ای یک قسمت پخش شود که البته در ماه مبارک رمضان این برنامه هر روز به‌غیراز شب‌های قدر و ایام شهادت حضرت‌علی(ع) و روز قدس در جدول پخش شبکه افق قرار گرفت و در ماه رمضان هرروز تا عید فطر پخش داشتیم و ان‌شاءا... از این پس برنامه جعبه‌سیاه هفتگی پخش خواهد شد و برای دو فصل تولید کردیم و هنوز برای تولید فصل سوم برنامه‌ریزی‌ای انجام نشده و بستگی به تصمیم مدیران شبکه افق دارد، ولی فعلا ۵۲ قسمت ضبط و آماده شده است.کارگردان برنامه جعبه‌سیاه در پایان این گفت‌وگو با بیان این‌که آیتم‌ها و بخش‌های مختلف این برنامه، کلیدواژه‌هایی بودند که ما را به آن جعبه‌سیاه مهمان برنامه رساند و موفق شدیم آن را برای مخاطبان بازخوانی کنیم، گفت: در این برنامه تلاش ما این بود که مهمانان برنامه را به چالش بکشیم و فضای صمیمی و شادی را برای آنها ایجاد کنیم که حرف‌های ناگفته خودشان را به‌راحتی و صادقانه بیان کنند. خوشبختانه این‌گونه هم شد و مهمانان برنامه جعبه‌سیاه شبکه افق که از چهره‌های معروف و مطرح ورزشی، هنری، مذهبی، سیاسی، فرهنگی و هنری، اجتماعی، مسئولان و مقامات ارشد کشور و ... بودند جعبه‌سیاه‌شان رمزگشایی و برای بیننده‌های شبکه افق سیما بازخوانی شد.

مجری‌ای با کاراکتر نمایشی 
خفاجی بیان می‌کند: برای اجرای برنامه از یک مجری‌ای استفاده کردیم که چندان معروف و سلبریتی نبود و در رادیو اجرا داشت و برخی از برنامه‌های نمایشی را در شبکه نسیم سیما اجرا کرده بود. درواقع ما از ظرفیت چهره‌نبودنش استفاده کردیم، چهره‌ای که برای مخاطب هم تازگی داشت و خیلی پویا، شوخ و بی‌پروا باانرژی و پرتحرک اجرا کرد و‌ با مجری به‌ گونه‌ای هماهنگ کرده بودیم که اجرای پشت صحنه با خود صحنه در هم آمیخته بود و با هم ارتباط داشت و سعی کردیم که آن فضای صمیمی برای مهمانان برنامه به‌وجود بیاید. حتی ما در فضاهای غیررسمی هم ضبط برنامه انجام دادیم که مهمانان غافلگیر می‌شدند و فکر نمی‌کردند که برنامه در حال ضبط شدن است و این موارد از ویژگی‌های برنامه جعبه‌سیاه بود.

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: کارگردان برنامه های تلویزیونی رمز گشایی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۷۲۸۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رمزگشایی ناقص از یک ملاقات تاریخ ساز

در تاریخ هر فرهنگی، فهرستی از افراد شاخص را می توان ردیف کرد که در حافظه قومی و هویت جمعی آن ملت ریشه دارند. نزدیک شدن به این مشاهیر، و تلاش برای عرضه روایتی دراماتیک و نمایشی از آنها کاری بسیار پرمخاطره و پرمسئولیت است.

به گزارش ایسنا، نورنیوز در گزارشی از «مست عشق»، فیلم محبوب این روزهای سینما نوشت:  از دشوارترین کارها در عرصه هنر، تبدیل زندگی و شخصیت چهره‌های محبوب، مرجع و خاطره ساز تاریخی به آثار و تولیدات نمایشی است. رفتن سراغ تولیداتی از این جنس،‌ راه رفتن بر لبه تیغ است؛ می تواند به راحتی در ورطه ابتذال یا اغراق بغلتد و سیمای تاریخی آن شخصیت را مخدوش کند. در تاریخ هر فرهنگی، فهرستی از افراد شاخص را می توان ردیف کرد که در حافظه قومی و هویت جمعی آن ملت ریشه دارند. نزدیک شدن به‌این مشاهیر، و تلاش برای عرضه روایتی دراماتیک و نمایشی از آنها کاری بسیار پرمخاطره و پرمسئولیت است. هنرمندان اندکی هستند که به چنین کار خطیر و مسولانه‌ای تن بدهند؛‌ و هنرمندان اندک تر و کم شمارتری هستند که‌این خطرپذیری را با خلاقیت و نوآوری همراه کنند، به نحوی که نه درخشش سیمای آن مشاهیر مخدوش شود و نه ذهنیت جمعی مردم از آن افراد شاخص لطمه ببیند. برای فرهنگ ایران،‌ مولانا جلال الدین بلخی از این افرا است. به‌این اعتبار،‌ انتخاب او به عنوان سوژه اثر هنری،‌ انتخابی خطیر و دشوار است.

از سوی دیگر،‌همیشه هنرمندانی وجود داشته اند که توان و تخصص و تمایل حرفه‌ای شان،‌ بازسازی هنری رخدادها یا چهره‌های تاریخی است. برای این هنرمندان، تاریخ چیزی به سرآمده و به پایان رسیده نیست بلکه می توان سراغش رفت و با قرائتی امروزین، آن را بازسازی و بازآفرینی کرد. حسن فتحی، به عنوان فیلمسازی ایرانی از کسانی است که به چنین بازسازی های تاریخی – هنری علاقه‌ای ویژه و خاص دارد. در کارنامه هنری او، نگاه به اشخاص، رخدادها و جریان های تاریخی، جایگاهی ویژه دارد. او در «شب دهم» روایتی دراماتیک از واقعه عاشورا به دست می دهد و با استفاده از نشانه‌ها و استعاره‌های  ایرانی،‌ درکی نوستالژیک و ملی از یک رخداد تاریخی و دینی عرضه می کند. در سریال مدار صفر درجه از تاریخ معاصر ایران، روایتی ملی می سازد و با بهره گیری درست از مولفه‌های رمانتیک، نمایشی اثرگذار و مخاطب پسند و باورپذیر از مبارزات استقلال طلبانه مردم ایران عرضه می کند. «پهلوانان هرگز نمی میرند»، «جیران»، «میوه ممنوعه» نیز همگی در این نکته مشترکند که فیلمساز، عناصر تاریخی و هویتی را در ساختاری رمانتیک و حرفه‌ای بازسازی و بازآفرینی می کند.

مست عشق،‌  جدیدترین ساخته سینمایی حسن فتحی، روی همین خط سیر هنری و براساس همین بنیان نظری ساخته شده است. او در این اثر سینمایی، سراغ مولانا ، یا به تعبیر درست تر سراغ توصیف رابطه مولانا و شمس در خلال سال های ۶۴۲ تا ۶۴۵ هجری قمری می رود. این ۳ سال، به اعتبار آنکهکی از مرموزترین و جذاب ترین ملاقات های تاریخی در آن رخ داده و نتایجی بی نهایت شگفت در پی داشته از مهم ترین مقاطع در تاریخ فرهنگ و ادبیات ایران به حساب می آید.

 مردم ایران، به درجات مختلف از دیدار معمایی و تاریخ ساز این دو شخصیت عظیم کمابیش خبر دارند و از اهمیت و تعیین کنندگی اش مطلع اند. حتی کسانی که تاکنون آثار منثور و منظوم مولانا و شمس را نخوانده اند از این دیدار مرموز و از این مقطع ۳ ساله زندگی مولانا چیزهایی شنیده اند. فیلم حسن فتحی، همین برش کوتاه را از زندگی مولانا و شمس برمی گزیند و با پرداختی رمانتیک و دراماتیک، آن را به اثری دیدنی تبدیل می کند. مست عشق به اعتبار اینکه موضوعی تا این اندازه مخاطب پسند و کنجکاوی برانگیز را دستمایه تولید قرار داده اثری جسورانه و هوشمندانه است.

اما این همه ماجرا نیست. فتحی ترجیح داده کار را در اقلیم سینمایی ترکیه تولید کند و در رده آثار مشترک سینمایی تعریف کند. لوکیشن های بومی قونیه به همراه ظرفیت های فنی و هنری سینمای ترکیه در بازآفرینی تاریخ دوره سلجوقی ، امکان های زیادی در اختیار فیلمساز قرار داده تا ساختاری باورپذیر و دیدنی به فیلمش بدهد. این نکته تا آنجاست که طبق نظر برخی از منتقدان، ‌قدرت بازیگری بازیگران ترکیه‌ای مست عشق به مراتب از سطح هنرنمایی بازیگران ایرانی این فیلم، بالاتر به نظر می رسد.

مهم ترین نکته در مست عشق، غیر از این موارد فنی، نحوه بازنمایی ملاقات تاریخی شمس و مولاناست. دیدار این دو چهره ماندگار فرهنگی ایران، آنقدر مهم و اثرگذار بوده است که در تمام تاریخ بشریت، شاید نمونه‌هایی به تعداد انگشتان یک دست داشته باشد. این ملاقات ، عالی ترین مصداق و نمونه از یک دیدار کیمیاگرانه و تحول بخش دانسته شده، به نحوی که از یک فقیه و دانشمند معمول و متعارف،‌ عارف و شاعری حکیم و شوریده ساخت و او را در فهرست مفاخر تاریخ بشری جای داد. سئوال این است که آیا «مست عشق» توانسته است چنین دیدار ناب و بی مانندی را به خوبی بازنمایی کند؟ آیا عظمت و ابهت مولانا و شمس، و نیز اهمیت ملاقات بی بدیل این دو سیمای تابناک، در این اثر بازتابی شایسته یافته است؟

 به نظر می رسد فتحی در این مقصود،‌ با تمام خلاقیت ها و نازک اندیشی هایش، آنگونه که انتظار می رفت توفیق نداشته است. دیدار این دو شخصیت تاریخ ساز،چیزی بیش از یک ملاقات، ‌ولو ملاقات مهم، از آب درنیامده است، و نشانی از یک دیدار یکّه و بی بدیل در آن نیست. برخورد شمس و مولانا، داستان طلاشدن مس در یک فرایند مرموز انسانی است. بیننده انتظار دارد چنین تحولی را ملموس تر از اینکه هست در فیلم ببیند. مخاطب، آنچه از گفت و گوی این دو چهره در خلوت می بیند مباحثاتی است که هر روز در مجامع و محافل علمی سنتی و مدرن جریان دارد. هرروز صدها حلقه از این نشست های علمی میان دانشمندان شکل می گرفته اما هیچ کدام به نتیجه‌ای منتج نشد که دیدار شمس و مولانا منتج شد. کم نیستند مولوی پژوهانی که معتقدند جنس این دیدار،‌اساسا از جنس مواجهات علمی و مدرسی نبوده و آنِ دیگری داشته است. به تصویر کشیدن باورپذیر این دگردیسی،‌ ناکامی بزرگ حسن فتحی در مست عشق است.

این نقیصه را بازی انتقادبرانگیز شهاب حسینی (در نقش شمس)‌ و پارسا پیروزفر (در نقش مولانا) دوچندان کرده است. نه مولانای قبل از دیدار با شمس،‌ خوب از آب درآمده است و نه مولانای بعد از دیدار. فرق پیروزفر قبل از ملاقات با شهاب حسینی و بعد از ملاقات با او چندان زیاد نیست. نه مولانای فقیه و دانشمند،‌ به درستی در فیلم بازنمایی شده و نه مولانای شوریده و شاعر. از سوی دیگر، تصویری که شهاب حسینی از شمس عرضه می کند تصویری نامنسجم و پریشان است. بخشی از این شخصیت پردازی های ضعیف،‌ به خاطر ضعف فیلمنامه فتحی - توحیدی است و بخش مهم دیگری از آن، به خاطر ناکامی حسینی – پیروزفر در ایفای نقش.

علاوه بر این،‌ زبان انتخابی نویسندگان فیلمنامه نیز زبانی هویت دار و استخوان دار نیست. گاهی به زبان امروزین نزدیک است و گاهی به شدت کهن و باستانی می شود و در مجموع، از ساخت زبانی مستحکم و اثرگذاری که فتحی در شب دهم، میوه ممنوعه و سایر آثارش به استخدام گرفته بود در مست عشق خبری نیست.

البته فیلمساز در استفاده از سبک روایی «تداعی در تداعی» به خوبی عمل کرده و احتمالا با الهام گیری از روش کار خود مولانا در روایت گری مثنوی، جابجایی های جالب و جذاب زمانی را در فیلم گنجانده که کشش اثر را برای مخاطب بیشتر می کند. علاوه بر این، پیوند دادن خشونت و عشق در نمونه سردار سلجوقی و مریم، دختر مسیحی، به خوبی در خدمت خط روایی داستان است و جذابیت از دست رفته دیدار مولانا و شمس را تاحدی جبران می کند. شروع فیلم با صحنه‌هایی خوش ساخت از جنگ های خونبار مغولی است. این آغاز شکوهمند، ضرباهنگ فیلم را بالا می برد و بیننده را از همان ابتدا در برابر یک اثر خوش ساخت منتظر می گذارد. موسیقی روان فیلم هم تماشاگر را در فضایی صوفیانه و شرقی قرار می دهد و در پایان اثر، صدای لطیف علیرضا قربانی،‌ خاطره فیلم را در ذهن هر مخاطبی ماندگار می کند. به‌این ترتیب ، «مست عشق» با یک شروع غافلگیرانه و یک پایان شکوهمند،‌ در خیال بیننده جای می گیرد.

 «مست عشق» به رغم تمام فراز و فرودهایش اثری دیدنی و توصیه کردنی است. این اثر شریف، مسیری تازه را در سینمای ایران باز می کند و می تواند حلقه مهمی برای زنجیره آثاری باشد که فیلمسازان جوان و خلاق ایرانی با الهام گیری از آن، رخدادها و شخصیت های تاریخی را دراماتیک و دیدنی کنند.  

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • رمزگشایی ۳۹ فقره سرقت کابل های برق فشار قوی در مشهد
  • سری جدید برنامه‌های «مهمانی» و «برمودا» ساخته می‌شود
  • سندرم مرموزی که چهره خواننده مشهور را عوض کرد؛ بیماری «سلن دیون» چیست؟
  • تفسیر یک ضرب‌المثل در برنامه تلویزیونی | این ضرب‌المثل درباره افراد متظاهر است | ویدئو
  • تولید ۲۹ درصد از پیله ابریشم کشور در گیلان
  • دادستان تهران به مشکلات جمعی از شهروندان رسیدگی کرد
  • رمزگشایی از مرگ نیکا!
  • رمزگشایی ناقص از یک ملاقات تاریخ ساز
  • پیشگیری از دومیلیون مرگ کودکان با استفاده واکسن‌های موجود
  • راهنمای خرید، چاپ لیبل فوری ارزان 1 روزه از کجا ؟